درمان سردرد

ساخت وبلاگ
زن و شوهری که در همه چیز شریکند در يک شب سرد زمستاني يک زوج وارد رستوران بزرگي شدند. آنها در ميان زوجهاي جواني که در آنجا حضور داشتند بسيار جلب توجه مي‌کردند. بسياري از آنان، زوج سالخورده را تحسين مي‌کردند و به راحتي مي‌شدفکرشان را از نگاهشان خواند:نگاه کنيد، اين دو نفر عمري است که در کنار يکديگر زندگي مي‌کنندو چقدر در کنار هم خوشبختند.پيرمرد براي سفارش غذا به طرف صندوق رفت.غذا سفارش داد ، پولش را پرداخت و غذا آماده شد.با سيني به طرف ميزي که همسرش پشت آن نشسته بود رفتو رو به رويش نشست.يک ساندويچ همبرگر، يک بشقاب سيب زميني خلال شده و يک نوشابه در سيني بود.پيرمرد همبرگر را از لاي کاغذ در آورد و آن را با دقت به دو تکه ي مساوي تقسيم کرد.سپس سيب زميني ها را به دقت شمرد و تقسيم کرد.پيرمرد کمي‌نوشابه خورد و همسرش نيز از همان ليوان کمي‌نوشيد. همين کهپيرمرد به ساندويچ خود گاز مي‌زد مشتريان ديگر با ناراحتي به آنها نگاه مي‌کردند و اينبار به اين فکر مي‌کردند که آن زوج پيــر احتمالا آن قدر فقيــر هستند که نمي‌توانند دوساندويچ سفــارش بدهند.پيرمرد شروع کرد به خوردن سيب زميني‌هايش.مرد جواني از جاي خود بر خاست و به طرف ميز زوج پير آمد و به پير مرد پيشنهاد کرد تابرايشان يک ساندويچ و نوشابه بگيرد. اما پير مرد قبول نکرد و گفت : همه چيز رو بهراه است، ما عادت داريم در همه چيز شريک باشيم.مردم کم کم درمان سردرد...
ما را در سایت درمان سردرد دنبال می کنید

برچسب : مشترکند؟؟, نویسنده : darbandsar88 بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 22:13

 

به بهشت نمی روم

 

اگر مادرم آنجا نباشد.

مادر گل باغ زندگی است.

سرمایه ی عیش و شادمانی است.

هر قصه زندگی فراموش شدنی است.

جز قصه ی مادر که جاودانی است.

مادر جان از تمام دارایی های دنیا تنها دارایی من

 

تو هستی که تو را با تمام دارایی های دنیا عوض نمی کنم

درمان سردرد...
ما را در سایت درمان سردرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darbandsar88 بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 22:13

  روز و شب گريه كني بر حسين بن علي.شرط اول   كه دهد مزد نماز است .نماز...       كاش كه تركم شودغفلت و جرم و گناه.    تاكه بگیرم صفا،من زصفای حسین   التماس دعای خیر   درمان سردرد...
ما را در سایت درمان سردرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darbandsar88 بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 22:13

  اكنون شهيدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستيم. شهيدان   سخنشان را گفتند، و ما كرها مخاطبشان هستيم، آنها كه     گستاخي آن‌ را داشتند كه ـ وقتي نمي‌توانستند زنده بمانند ـ   مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بي‌شرمان مانديم، صدها سال   است كه مانده‌ايم. و جا دارد كه دنيا بر ما بخندد كه ما ـ مظاهر   ذلت و زبوني ـ بر حسين(ع) و زينب(س) ـ مظاهر حيات و عزت ـ   مي‌گرييم، و اين يك ستم ديگر تاريخ است كه ما زبونان، عزادار و   سوگوار آن عزيزان باشيم.     امروز شهيدان پيام خويش را با خون خود گذاشتند و روي در روي   ما بر روي زمين نشستند، تا نشستگان تاريخ را به قيام بخوانند.     در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاريخ ما، تشيع، عزيزترين   گوهرهايي كه بشريت آفريده است، حيات بخش ترين ماده‌هايي   كه به تاريخ، حيات و تپش و تكان مي‌دهد، و خدايي ترين   درسهايي كه به انسان مي‌آموزد كه مي‌تواند تا «خدا» بالا رود،   نهفته است و ميراث همه اين سرمايه‌هاي عزيز الهي به دست   ما پليدان زبون و ذليل افتاده است.     ما وارث عزيزترين امانت‌هايي هستيم كه با جهادها و شهادت‌ها و   با ارزش‌هاي بزرگ انساني، در تاريخ اسلام، فراهم آمده است و   ما وارث اينهمه هستيم، و ما مسؤول آن هستيم كه امتي بسازيم   از خويش، تا براي بشريت نمونه باشيم.   «وكذالك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء   علي الناس و يكون الرسول علي درمان سردرد...
ما را در سایت درمان سردرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darbandsar88 بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 22:13

داستان ضامن آهو «صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی می‌کند و آهو شکارچی را مسافت متنابهی به دنبال خود می‌دواند و عاقبت خود را به دامن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام که اتفاقاً در آن حوالی تشریف‌فرما بوده است، می‌اندازد. صیاد که می‌رود آهو را بگیرد، با ممانعت حضرت رضا علیه السلام مواجه می‌شود. ولی چون آهو را صید و حق شرعی خود می‌داند، در مطالبه و استرداد آهو مبالغه و پافشاری می‌کند. امام حاضر می‌شود مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. شکارچی نمی‌پذیرد و به عرض می‌رساند: الا و بالله، من همین آهو را که حق خودم است، می‌خواهم و لاغیر ...و آن وقت آهو به زبان می‌آید و سخن گفتن آغاز می‌کند و به عرض امام می‌رساند که من دو بچه شیری دارم که گرسنه‌اند و چشم به‌راه‌اند که بروم و شیرشان بدهم و سیرشان کنم. علت فرارم هم همین است و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمایید که اجازه دهد بروم و بچگانم را شیر دهم و برگردم و تسلیم صیاد شوم...حضرت رضا علیه السلام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی می‌فرماید و خود را به صورت گروگانی در تحت تسلط شکارچی قرار می‌دهد. آهو می‌رود و به‌سرعت باز می‌گردد و خود را تسلیم شکارچی می‌کند.شکارچی که این وفای به عهد را می‌بیند، منقلب می‌گردد و آن گاه متوجه می‌شود که گروگان او، حضرت علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه است. فوراً آهو را آزاد می‌کند و درمان سردرد...
ما را در سایت درمان سردرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darbandsar88 بازدید : 107 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 22:13